اراذل و اوباش افراد شرور و بدکاری هستند که به عنوان مخلان نظم و امنیت جامعه شناخته میشوند.
در لغت فارسی واژه اراذل، جمع "رذل" و به معنی پست و فرومایه و واژه اوباش، جمع "بَوش" که به طریق قلب حروف واقع شده «واو» را بر «باء» مقدم کردند و به معنی بی سروپا و ولگرد تلقی میشود.
در واژگان علمی جامعهشناسی از این گروه با عنوان «مهاجمان فضا و محله» یاد میشود چرا که معمولاً این افراد، محلهها و خیابانهای خاصی را در حوزه اختیاری خود و به نام خود تعریف میکنند و از همانجا، مانورهای قدرتنمایی و یارگیری خود را آغاز کرده و گسترش میدهند.
اراذل و اوباش که امروزه یکی از دغدغههای مشترک مردم و مسئولان به شمار میروند با اعمال گوناگون از جمله تهدید در ملاء عام، ایجاد رعب و وحشت برای شهروندان، عربدهکشی، خالکوبیهای رعبانگیز، مزاحمت برای نوامیس و استفاده از سلاح سرد سعی در برهم زدن نظم و امنیت جامعه دارند. این گروه با قدرتنمایی و نادیده گرفتن قوانین و هنجارهای اجتماعی، آسایش شهرها و محلات را سلب کرده و بر قانونشکنیهای خود اصرار میورزند. امروزه با گسترش فعالیت مردم در فضای مجازی، اراذل و اوباش هم اقدامات شرارتگونه خود را به شبکههای مجازی کشاندهاند و سعی دارند حتی به شکل مجازی، حس ناامنی را به مردم القا کنند.
این اشخاص در محیطهایی رشد یافتهاند که شرارت، سابقه کیفری، گذراندن دوران محکومیت در زندان، تعداد دفعات دستگیری و... از شایستگیها و افتخارات آنها محسوب میشود و به آنها احساس قدرت میدهد. با گذری بر پیشینه فردی و خانوادگی اراذل و اوباش در مییابیم این افراد دارای مشکلات جامعه شناختی و روانشناختی از جمله فقر فرهنگی و اقتصادی، محیط زندگی آسیبزا، تربیت نادرست و اختلالات روانشناختی هستند.
روانشناسان معتقدند هنگامی که فرد شروری اقدام به تهدید، ایجاد وحشت و ضرب و جرح با سلاحهای سرد همچون قمه میکند، عدم وجود حس همدلی و ناتوانی در درک رنج و عذاب قربانی، میتواند نشان از اختلال ضداجتماعی در این افراد باشد، همچنین برخی تیپهای شخصیتی نظیر تیپ قدرتطلب و یا چالشگر هم میتوانند عامل گرایش افراد به رفتارهای شرارتآمیز باشند.
برخی از جامعهشناسان نیز طبق نظریه «کی. رابرت مرتون» بر این عقیده هستند که هرگاه بین هدف و راههای دستیابی به هدف، تناسبی وجود نداشته باشد شخص مجبور میشود به دنبال راهکارهای خودساخته باشد؛ محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی وارده بر این قشر، موجب شده است آنها برای جبران احساس حقارت و ناکامی خود، گروههای خلافکاری راهاندازی کنند تا بر اثر همنشینی با افراد همطراز خود و موفقیت در یکسری کارهای پوچ و خلاف هنجارهای اجتماعی، احساس طرد شدگی از جامعه را در وجوشان حل کنند. آنها معتقدند جرم نمیتواند محصول ارث یا شخصیت ذاتی یک فرد باشد بلکه ثمره محیط اجتماعی و یادگیری فرد در برخورد با همسالان و خانواده است.
در هر صورت، فعالیتهای ضداجتماعی این قشر، علاوه بر اینکه چهره جامعه را خشن و ناامن جلوه میدهد، پیامدهای منفی اقتصادی و فرهنگی برای کسبه و ساکنین یک محله به بار میآورد و آسایش را از آنان سلب میکند. شهروندان بر این نظرند که امروزه نمیتوان با گردنکشی و اوباشگری نام و آوازهای بلند کرد، دنیای امروز، برتری افراد را برحسب دانایی آنها میسنجد، لذا مردم در جهت ریشهکن شدن هرچه سریعتر اراذل و اوباش از سطح شهرها، از دستگاه قضائی و نیروهای پلیس انتظار دارند که به آنها اجازه عرض اندام ندهند زیرا آنها وجود این اشرار را عامل تهدید جامعه و مانع رشد و تربیت فرزندانشان در جامعه میبینند.
با توجه به اینکه ارتکاب جرم به ویژه شرارتهای این چنینی، نظم عمومی جامعه را برهم میزند و همه بخشهای جامعه را تحت تاثیر خود قرار میدهد، تمامی نهادهای حکومتی در مقابله با اینگونه جرایم مسئول شناخته میشوند. دستگاههای مربوطه باید مبارزه با پدیدههای هنجارشکنانه که تعرض به امنیت عمومی و سلامت اجتماعی در پی دارند را اجتنابناپذیر بدانند و تلاش خود را جهت تنگ کردن عرصه برای قدرتنمایی اشرار، دو چندان کنند.
نیروی انتظامی نیز به عنوان متولی برخورد با اراذل و اوباش و اعمال قانون و مجازاتهای تعیین شده برای آنها، انجام هرگونه رفتار هنجارشکنانه را خط قرمز خود میداند به همین منظور امنیت مردم را منشور خود قرار داده تا ضمن رسیدگی به مطالبات شهروندان، در مقابل دشمنان و اهداف شوم آنها ایستادگی کند.
از جمله اقدامات پلیس، رصد شبانهروزی فعالیت اراذل و زیردستانشان در فضای مجازی و حقیقی حتی پس از آزادی از زندان و همچنین ایجاد محدودیتهایی برای آنها است تا فرصت هیچگونه عرض اندامی به این مخلان امنیت داده نشود. اما آنچه مسلم است اینکه نیروی انتظامی برای برخورد با اراذل و اوباش نیز با تنگناهایی روبروست. چون شهروندان همیشه نیروهای پلیس را به عنوان متولی تأمین نظم و امنیت جامعه و برخورد با مخلان نظم و امنیت مشاهده میکنند گاهی اوقات بدون آگاهی در خصوص شرح وظایف این سازمان، دست به نقد برخی اقدامات میزنند، در عین حال اکثر اوقات، عملکرد نیرویانتظامی زمینه رضایتمندي شهروندان و مسئولان را فراهم آورده است.
همکاری دستگاه قضا با نیروی انتظامی در زمینه مقابله با اشرار، اثربخشی پیامدهای این امر را افزایش میدهد. از دستگاه قضا انتظار میرود نقش حمایتگری را برای نیروی انتظامی داشته باشد تا نیروهای پلیس با جدیت و دلگرمی هرچه تمام وظایف خود را عملی کنند. همچنین در تعیین مجازات اراذل و اوباش، سختگیرانهتر عمل نمایند و با صدور احکام بازدارنده و سنگین، مخلان نظم و امنیت را از تکرار این گونه جرایم بازدارند.
برای مثال ماده 917 قانون مجازات اسلامی، تنها مادهای است که در خصوص استفاده از سلاح سرد وضع شده و مجرم را به 6 ماه تا 2 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم میکند، اما از آن جایی که سلاحهای سرد مانند چاقو، قمه و... ابزاری هستند که اشرار به طور مکرر از آنها استفاده میکنند و بر اساس آمارها، 40 درصد قتلها با چاقو صورت میگیرد، برخی قضات این مجازات را کافی نمیدانند؛ در واقع آنها بین سلاح گرم و سلاح سرد تفاوتی قائل نیستند و معتقدند حمل و بکارگیری این سلاحها به قصد زورگیری، تهدید و آسیب در مقابل مردم، مجازاتهای یکسانی دارند.
بنا به دستور مقام معظم رهبری (مدظله العالي) در خصوص حفظ آرامش و امنیت در جامعه اسلامی و برخورد با مخلان نظم و آسایش عمومی، نیاز امروز جامعه ما، شکستن هیبت پوشالی اراذل و اوباش و جلوگیری از قهرمانپروری این قشر در میان مردم است اما برطرف کردن چنین آسیبهایی، همت و همکاری صاحبنظران، دستگاههای اجرایی و مراجع قانونی را میطلبد.
بنا به اعتقاد صاحبنظران اجتماعی این حوزه، باید پس از دستگیری اراذل و اوباش، اقداماتی در جهت درمان مشکلات شخصیتی و عقیدتی آنها صورت گیرد در غیر این صورت زندگی این افراد تبدیل به یک چرخه بیهوده شامل ارتکاب جرم، دستگیری، زندان و آزادی میگردد. متاسفانه آزادی بدون اصلاح برخی مجرمان و آشوبگری آنها در سطح شهر، هم موجب واهمه شهروندان میشود و هم الگوپذیری برخی نوجوانان را در پی دارد.
در همین راستا بهتر است خانوادهها، آگاهسازی فرزندان خود را افزایش دهند و برای آشنا كردن آنها با معضلات جامعه و نحوه برخورد در صورت مشاهده چنین مواردی از مراکز مشاورهای و تربیتی بهره ببرند. همچنین میتوانند هرگونه تحرکات مخاطرهآمیز اراذل و اوباش را از طریق سامانه 110 به پلیس اطلاع دهند.
نیروی انتظامی علاوه بر انجام اقدامات سلبی، اقداماتی نظیر آموزشهای همگانی در فضای حقیقی و مجازی، ایجاد دوایر مشاوره و مددکاری و انتشار اقدامات و آمار برخورد با اراذل و اوباش جهت پیشگیری از این معضل اجتماعی و ایجاد امیدواری شهروندان و درس عبرت برای دیگر مخلان نظم و امنیت را در دستور کار خود دارد.
رسانهها نیز میتوانند مسائل اجتماعی را مطرح و برجسته نمایند، از پخش فیلمهای خشونتبار و سرشار از قساوت بپرهیزند، مستنداتی را با محتوای ابراز ندامت و پشیمانی اشرار و اراذل دستگیر شده پخش نمایند تا به نحوی وسیلهای برای تبادل نظر میان کارشناسان و آحاد مختلف جامعه فراهم شود.
منبع :
پایگاه خبری پلیس ایران
برچسب ها :
اراذل
امنیت
فرماندهی انتظامی
سردار ملکی
گیلان
پلیس
نیروی انتظامی
موسسه حفاظتی
اخبار پلیسی
دعوا